به گزارش خبرنگار مهر، ورایتی اعلام کرد داسین در سالهای 1950 و در اوج فعالیت کمیته بررسی فعالیتهای ضدآمریکایی سنا آمریکا به رهبری سناتور جوزف مکارتی و مبارزه با کمونیستها از ایالات متحده به فرانسه گریخت و دوران کاری خود را در این کشور پی گرفت. او تا پیش از آن تنها چند فیلم در آمریکا ساخته بود.
داسین در 1962 با ملینا مرکوری بازیگر و بعدها سیاستمدار یونانی ازدواج کرد که با فیلم "یکشنبهها هرگز" 1960 به نویسندگی و کارگردانی داسین به یک ستاره بینالمللی تبدیل شد. مرکوری در چند فیلم دیگر نیز با او همکاری کرد. داسین 18 دسامبر 1911 در میدلتاون ایالت کانکتیکات به دنیا آمد.
جولز داسین
او یکی از هشت فرزند یک خانواده مهاجر روس بود. خانواده داسین بعدها به هارلم در نیویورک نقل مکان کردند و داسین از دبیرستان موریس در برانکس دانشآموخته شد. او پس از تحصیل در رشته تئاتر در اروپا در اوایل دهه 1930 به نیویورک بازگشت و به عنوان بازیگر در گروه بازیگری آرتف مشغول کار شد.
وی سال 1937 نقش اصلی موزیکال مارکسیستی "شورش بیدسترها" را بازی کرد. هر چند او بعدها تایید کرد در اواخر دهه 1930 عضو حزب کمونیست شد، اما آن طور که گفته میشود در 1939 با نارضایتی از این حزب کنارهگیری کرد. یک سال بعد همکاری او به عنوان نویسنده با نمایش رادیویی "کیت اسمیت" آغاز شد.
داسین در 1940 اولین نمایش خود را در برادوی کارگردانی کرد که "نمایش پزشکی" نام داشت و داستانی در تایید خدمات درمانی همگانی بود. در همان سالها به عنوان کارگردان کارآموز با استودیو RKO قرارداد بست و در فیلم "آقا و خانم اسمیت" دستیار آلفرد هیچکاک بود.
او در 1941 فیلم کوتاه The Tell-Tale Heart را بر اساس داستانی از ادگار آلن پو ساخت که مورد استقبال قرار گرفت، اما شروع کار او به عنوان سازنده فیلمهای بلند برای مترو گلدوین مهیر، شوم بود و سه فیلم "مامور نازی"، "ماجراهای مارتا" و رومانس جنگی "تجدید دیدار" با بازی جون کرافورد و جان وین، همه تولید سال 1942، آثاری متوسط از کار درآمدند.
اولین فیلم او که تا حدی با استقبال مواجه شد "شبح کانترویل" 1944 بود که بر مبنای داستانی از اسکار وایلد ساخته شد. دو فیلم "نامهای برای ایوی" و "دو آدم زیرک" نیز که سال 1946 و پس از جنگ جهانی دوم ساخته شدند، کمکی به بهبود کارنامه سینمایی داسین نکردند و استودیو قرارداد خود را با او فسخ کرد.
داسین اواخر دهه 1940 با فیلمهای نوآر و واقعگرایانه "نیروی وحشی" 1947، "شهر عریان" 1948، "بزرگراه دزدان" 1949 و "شب و شهر" 1950 نام خود را به عنوان یک کارگردان درجه یک فیلمهای ملودرام مطرح کرد. او در این سال ها چند نمایش دیگر به صحنه برد و از جمله در 1952 بت دیویس را در اولین نمایش موزیکال خود در برادوی کارگردانی کرد.
پس از آنکه ادوارد دمیتریک و بعدها فرانک تاتل در جلسات بازجویی کمیته بررسی فعالیتهای ضدآمریکایی از داسین به عنوان یک همکار در حزب نام بردند، کمیته او را احضار کرد. هرچند احضار او به کمیته برای شهادت به تعویق افتاد، اما لطمه اصلی وارد شده یود و کسی در هالیوود حاضر نبود با او کار کند.
داسین همان سالها همراه همسر و فرزندان به فرانسه رفت و آنجا نیز برای پیدا کردن کار مشکل داشت، چون شرکتهای توزیع خارجی میترسیدند آمریکاییها حاضر به نمایش فیلمهای او در آمریکا نباشند. داسین مدتی نمایشنامه و شعر مینوشت و در نهایت در 1955 تریلر کمهزینه "ریفیفی" را بر مبنای رمانی از لو برتون ساخت که در اروپا و بعدا آمریکا با موفقیت مواجه شد.
سکانس 35 دقیقهای و بدون گفتگو سرقت در فیلم اکنون یکی از سکانسهای کلاسیک تاریخ سینما به حساب میآید. داسین اواسط دهه 1990 روی فیلمنامهای کار میکرد که بازسازی "ریفیفی" بود. داسین و مرکوری در 1956 با هم آشنا شدند و او به داسین کمک کرد با حمایت پدرش که عضو پارلمان یونان بود فیلم بعدی خود را در 1957 بسازد.
"او که باید بمیرد" بر مبنای رمانی از نیکوس کازانتزاکیس ساخته شد. بسیاری از منتقدان این فیلم را که نخستین همکاری داسین و مرکوری بود بهترین فیلم او میدانند. ریچارد کو از واشینگتن پست از فیلم "او که باید بمیرد" به عنوان "یک کلاسیک سینمایی" یاد کرد.
داسین سال 1960 فیلم "یکشنبهها هرگز" را با بازی مرکوری ساخت و خود نقشی کوتاه در فیلم داشت. این فیلم که داستان سفر یک مرد آمریکایی شیفته یونان به این کشور و آشنایی او با زنی یونانی یود، در پنج رشته از جمله بهترین کارگردان، فیلمنامه غیراقتباسی (داسین) و بازیگر زن (مرکوری) نامزد جایزه اسکار شد و مانوس حاجیداکیس اسکار بهترین ترانه را دریافت کرد.
"فدرا" 1962 فیلم بعدی داسین و مرکوری که بر مبنای نمایشنامه اوریپید ساخته شد، چندان موفق نبود، هرچند کمدی "توپکایی" 1964که در آن عناصری از دو فیلم "یکشنبهها هرگز" و "ریفیفی" با هم تلفیق شده بود، فیلمی بسیار موفق از کار درآمد و برای پیتر یوستینوف اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل را به همراه داشت.
بری فیتسجرالد و دان تیلر در صحنهای از فیلم "شهر عریان"
داسین در 1962 به آمریکا بازگشت و نمایش "جزیره بچهها" را در برادوی به صحنه برد. او در 1968 فیلم "دلخور" را ساخت که روایتی آمریکایی آفریقایی از فیلم کلاسیک "خبرچین" جان فورد بود. "10:30 عصر تابستان" 1966، "میعاد در سپیده دم" 1971، "تمرین" 1974 از دیگر فیلمهایی بود که داسین با بازی مرکوری ساخت.
"تمرین" بر مبنای شورش دانشجویان یونانی ساخته شد که به سقوط حکومت نظامیان در این کشور در فاصله 1967 تا 1974 کمک کرد. آن سالها داسین و مرکوری به اجبار در یونان در تبعید به سر میبردند. داسین در 1980 آخرین فیلم خود را با بازی ریچارد برتن ساخت که "حلقه دو نفره" نام داشت و در گیشه بسیار ناموفق بود.
مرکوری که سوسیالیستی دوآتشه بود در 1974 به عنوان نماینده مجلس یونان انتخاب شد. او در 1981 وزیر فرهنگ این کشور شد و بیش از هشت سال در این مقام بود. مرکوری در این مدت سعی کرد بخشی از اشیاء باستانی یونان را با بیش از 2500 سال قدمت از موزههای خارجی به کشور بازگرداند. پس از مرگ در 1994، داسین با تاسیس بنیاد ملینا مرکوری کار او را ادامه داد.
او و مرکوری سه فرزند داشتند که یکی از آنها در 1980 درگذشت. کوستاس کارامانلیس نخست وزیر یونان در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت داسین از او به عنوان "یک یونانی نسل اول" یاد کرد و گفت: "یونان سوگوار از دست دادن یک انسان منحصر بفرد است، یک هنرمند فوقالعاده و یک دوست واقعی."
نظر شما